love
فصل عاشقی ...
یعنی الان بعد از اینکه فهمیدی روی ابرا بودی نه روی زمین بازم می خوای همونجا بمونی؟این بهت آرامش می ده٬نه؟؟؟فکر نمی کنی روی زمین باید واقعیت ها رو ببینی؟می دونم سرت گیج می ره,چشمات سیاهی می ره و پیش پات همه اش سرازیریه با شیب تند.باشه!!!برای اینکه زیاد بهت سخت نگذره یه تیکه ابر هم با خودت بیار تا شبا بذاری زیر سرت و بخوابی.بعد سعی کن کم کم شرایط روی زمین رو بفهمی.کم کم که ابرت بخار شد می فهمی اینجا با اون بالا خیلی فرق داره.اونجا می تونستی رو ابرا بپری,بازی کنی,بدویی و از همه مهمتر سبک باشی مثل پر.ولی اینجا باید حواست به همه چیز باشه. نترس!!!ببین دور و برت رو!!!اینجا کلی آدم هست!!!بالاخره تو هم عادت می کنی.آفرین دختر خوب و شجاع من. همیشه تغییر سخته ولی ذات انسان طوریه که خودش رو سازگار می کنه با همه چی.سخت نگیر!!!بالاخره باید می فهمیدی آدما روی زمین چه جوری سر می کنن.دست از رویاهات بکش!!!زندگی واقعیته!!!!!!!!!!...
یک شنبه 5 تير 1390برچسب:, :: 19:1 :: نويسنده : roza
میبوسمت ازراه دور،جات اینجاخیلی خالیه بااینکه دوری ازچشام،تصویرت اماعالیه میبوسمت ازراه دور،لبهام به اینم راضیه
این بوسه هاازراه دور،شیرین ترین دل بازیه
کاش اینجابودی پیش من،دستاتومیدادی به من
حرفامومیفهمیدی و...میگفتی ازمن دل نکَن!
میبوسمت ازراه دور،وقتیکه چشمام روهمه خیلی ازم دوری ولی،این فاصله خیلی کمه!
میبوسمت ازراه دور،این کارهرروزمنه
چشمام همیشه چشم به راس،تنهابه درزل میزنه
کاش اینجابودی پیش من،دستاتومیدادی به من
حرفامومیفهمیدی و...میگفتی ازمن دل نکن
************
چشمامومیدوزم به در،شایدیکم دلخوش بشن
شایدکه اینبارآینه ها،ماروبه هم نشون بدن
شایدببینم پیشمی،اینجانشستی روبه روم شایدکه رویاهای من،اینبارنمونه ناتموم.
عکس تورا
چهار شنبه 25 خرداد 1390برچسب:, :: 21:33 :: نويسنده : roza صفحه قبل 1 صفحه بعد درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
||
![]() |